گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد نهم
8 / 2 پیروی از هوس



امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :برای صاحب خِرد ، زشت است که حیوان باشد ، در حالی که می تواند انسان باشد و می تواند فرشته باشد ، و [برایش زشت است که] به داراییِ عاریتی و زندگی باز ستاندنی رضایت دهد ، در حالی که می تواند دارایی جاویدان و زندگی ابدی به دست آورد

امام زین العابدین علیه السلام از دعای ایشان در ستایش خداوند عز و جل :سپاس ، خدایی را که اگر شناخت ستایش خود را در برابر احسان های پیاپی و نعمت های فراوانی که به بندگانش ارزانی داشته است ، از آنان باز می داشت ، از نعمت هایش بهره می گرفتند و ستایشش نمی کردند ، و از روزی او ، بی دریغ برخوردار می شدند ؛ لیکن سپاسش نمی گفتند ، و اگر چنین بودند ، آن گاه از مرزهای انسانیت به مرز حیوانیت ، سقوط می کردند و چنان می شدند که خداوند در کتاب استوار خود فرموده است : «آنان ، همانند چارپایان اند ؛ بلکه گم راه ترند» .

ر . ک : ص 159 (انسان / فصل ششم : ویژگی های نکوهیده انسان / نادانی) .

8 / 2پیروی از هوسقرآن«و بر آنان بخوان خبر آن کس را که آیات خود را به او داده بودیم ؛ ولی از آن عاری گشت . آن گاه شیطان ، او را دنبال کرد و از گم راهان شد . و اگر می خواستیم ، مسلّما قدر او را به وسیله آن [آیات ]بالا می بردیم ؛ امّا او به زمین (دنیا) گرایید و از هوس خویش ، پیروی کرد . از این رو ، داستانش چون داستان سگ است که اگر بر آن حمله ور شوی ، زبان از کام بر می آوَرَد و اگر رهایش کنی ، [باز هم] زبان از کام بر می آوَرَد . این ، مَثَل آن گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند . پس این داستان ها را حکایت کن . شاید که آنان بیندیشند» .

.


ص: 202

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :حُبُّکَ لِلشَّیءِ یُعمی ویُصِمُّ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّکَ إن أطَعتَ هَواکَ أصَمَّکَ وأعماکَ ، وأفسَدَ مُنقَلَبَکَ وأرداکَ. (2)

8 / 3تَرکُ العَمَلِ بِالعِلمِالکتاب«مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُواْ التَّوْرَاهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارَا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِایَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» . (3)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الإِخبارِ بِما یَأتی عَلی اُمَّتِهِ :مَساجِدُهُم مَعمورَهٌ بِالأَذانِ ، وقُلوبُهُم خالِیَهٌ مِنَ الإِیمانِ بِمَا استَخَفّوا بِالقُرآنِ ، وبَلَغَ المُؤمِنَ عَنهُم کُلُّ هَوانٍ . فَعِندَ ذلِکَ تَری وُجوهَهُم وَجوهَ الآدَمِیّینَ ، وقُلوبَهُم قُلوبُ الشَّیاطینِ ، کَلامُهُم أحلی مِنَ العَسَلِ ، وقُلوبُهُم أمَرُّ مِنَ الحَنظَلِ ، فَهُم ذِئابٌ عَلَیهِم ثِیابٌ ، ما مِن یَومٍ إلّا یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : أفَبی تَغتَرّونَ (4) ؟ أم عَلَیَّ تَجتَرِئونَ ؟ «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ» (5) . (6)

.

1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 380 ح 5814 ، المجازات النبویّه : ص 171 ح 138 ، عوالی اللآلی : ج 1 ص 124 ح 57 عن أبی الدرداء ، بحارالأنوار : ج 77 ص 165 ح 2 .
2- .غرر الحکم : ج 3 ص 56 ح 3807 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 172 ح 3594 .
3- .الجمعه : 5 .
4- .فی المصدر : «أنّی تفترون» ، وما فی المتن أثبتناه من بحارالأنوار .
5- .المؤمنون : 115 .
6- .جامع الأخبار : ص 396 ح 1100 عن جابر بن عبداللّه الأنصاری ، بحارالأنوار : ج 52 ص 262 ح 148 .

ص: 203



8 / 3 به کار نبستن علم
حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عشق تو به چیزی ، تو را کور و کَر می کند .

امام علی علیه السلام :اگر از هوس خویش فرمان ببری ، تو را کَر و کور می کند و بازگشتگاهت (آینده و فردای قیامتت) را تباه می سازد و به هلاکتت می افکند .

8 / 3به کار نبستن علمقرآن«مَثَل کسانی که [عمل به] تورات بر آنان بار شد ، آن گاه آن را به کار نبستند ، همچون مَثَل خری است که کتاب هایی را بر پشت می کشد . چه زشت است وصف آن قومی که آیات خدا را به دروغ گرفتند ! و خدا ، مردم ستمگر را راه نمی نماید» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خبر دادن از آنچه برای امّتش پیش می آید :مسجدهایشان از اذان ، آباد است ، و دل هایشان از ایمان ، تهی است ؛ زیرا قرآن را سبُک می انگارند و از ایشان ، هر گونه تحقیری به مؤمنان می رسد . پس در این هنگام ، ایشان را می بینی که چهره هایشان ، چهره آدمیان است و دل هایشان ، دل های شیاطین . گفتارشان از شهد ، شیرین تر است و دل هایشان از شرنگ ، تلخ تر . گرگ هایی هستند که جامه در پوشیده اند . هیچ روزی نیست ، مگر آن که خداوند تبارک و تعالی می فرماید : «آیا به من غرّه می شوید یا که بر من ، گستاخ گشته اید؟ «آیا پنداشته اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما باز نمی گردید ؟» » .

.


ص: 204

الإمام علیّ علیه السلام فی صِفاتِ الفُسّاقِ :وآخَرُ قَد تَسَمّی عالِما ولَیسَ بِهِ ، فَاقتَبَسَ جَهائِلَ مِن جُهّالٍ ، وأضالیلَ مِن ضُلّالٍ ، ونَصَبَ لِلنّاسِ أشراکا مِن حَبائِلِ غُرورٍ ، وقَولِ زورٍ ؛ قَد حَمَلَ الکِتابَ عَلی آرائِهِ ، وعَطَفَ الحَقَّ عَلی أهوائِهِ ، یُؤمِنُ النّاسَ مِنَ العَظائِمِ ، ویُهَوِّنُ کَبیرَ الجَرائِمِ ، یَقولُ : أقِفُ عِندَ الشُّبَهاتِ ، وفیها وَقَعَ ؛ ویَقولُ : أعتَزِلُ البِدَعَ ، وبَینَهَا اضطَجَعَ ؛ فَالصّورَهُ صورَهُ إنسانٍ ، وَالقَلبُ قَلبُ حَیَوانٍ ، لا یَعرِفُ بابَ الهُدی فَیَتَّبِعَهُ ، ولا بابَ العَمی فَیَصُدَّ عَنهُ . وذلِکَ مَیِّتُ الأَحیاءِ ! (1)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 87 ، بحارالأنوار : ج 2 ص 57 ح 5 .

ص: 205

امام علی علیه السلام در وصف فاسقان :و دیگری که دانشمندش می نامند ؛ لیکن چنان نیست ، که او از نادانان ، مجموعه ای از نادانی را ، و از گم راهان ، مُشتی گم راهی فرا گرفته است و دام هایی از ریسمان های فریب و گفتار دروغ ، برای مردم گسترده است . قرآن را بر اندیشه های خود سوار می کند ، و حق را بر محور هوس ها [و عقاید ]خود می چرخاند . مردم را از بلاها ، آسوده خاطر می دارد و گناهان بزرگ را در نظرشان کوچک می نمایاند . می گوید : «به گاهِ شبهات ، درنگ می کنم» ، در حالی که در آنها فرو افتاده است . می گوید : «از بدعت ها کناره می گیرم» ، در حالی که میان آنها خفته است . چهره اش چهره انسان است و دلش دلِ حیوان . نه راه راست را می شناسد که آن را بپیماید ، و نه راه کوری و گم راهی را که از آن روی برتابد . او مُرده ای است در میان زندگان .

.


ص: 206

الفصل التاسع: الإنسان الکامل9 / 1خَلیفَهُ اللّهِالکتاب«وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَئِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ * وَ عَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلَئِکَهِ فَقَالَ أَ نبِئونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ * قَالُواْ سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ * قَالَ یَاادَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ» . (1)

الحدیثالإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ لَمّا قالَ لِلمَلائِکَهِ : «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» ضَجَّتِ المَلائِکَهُ مِن ذلِکَ وقالوا : یا رَبِّ إن کُنتَ لابُدَّ جاعِلاً فِی الأَرضِ خَلیفَهً فَاجعَلهُ مِنّا ، مِمَّن یَعمَلُ فی خَلقِکَ بِطاعَتِکَ . فَرَدَّ عَلَیهِم : «إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» . (2)

.

1- .البقره : 30 33 .
2- .علل الشرائع : ص 402 ح 2 عن یحیی بن أبی العلا الرازی ، بحارالأنوار : ج 11 ص 108 ح 17 .

ص: 207



فصل نهم : انسان کامل

9 / 1 جانشین خدا
فصل نهم : انسان کامل9 / 1جانشین خداقرآن«و آن گاه که پروردگارت به فرشتگان فرمود : «من در زمین ، جانشینی قرار خواهم داد» ، فرشتگان گفتند : آیا در آن ، کسی را قرار می دهی که در آن ، تباهی کند و خون بریزد ، در حالی که ما تو را می ستاییم و تقدیست می کنیم ؟ فرمود : «من چیزی را می دانم که شما نمی دانید» ، و همه نام ها را به آدم آموخت . سپس آنها را بر فرشتگان عرضه داشت و فرمود : «مرا از نام های اینان ، خبر دهید ، اگر راستگویید» . گفتند : پاکا تو ! ما را دانشی نیست ، جز همان که تو خود به ما آموخته ای که به راستی تو دانا و حکیمی . فرمود : «ای آدم ! نام های ایشان را به آنان (فرشتگان) خبر ده» و چون آدم ، آنان را از نام های ایشان خبر داد ، فرمود : «آیا به شما نگفتم که من ، نهان آسمان ها و زمین را می دانم ، و آنچه را آشکار می کنید و آنچه را پنهان می دارید ، می دانم ؟»» .

حدیثامام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل چون به فرشتگان فرمود : «من در زمین ، جانشینی قرار خواهم داد» ، فرشتگان از شنیدن این سخن ، فریاد کشیدند و گفتند : پروردگارا! اگر تصمیم قطعی داری که در زمینْ جانشین قرار دهی ، او را از میان ما قرار ده ؛ از کسانی که در آفرینش تو به فرمان تو عمل می کنند . خداوند در پاسخشان فرمود : «من چیزی می دانم که شما نمی دانید» .

.


ص: 208

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ : اِبنَ آدَمَ ، أنَا الحَیُّ لا أموتُ ، فَأَطِعنی أجعَلکَ حَیّا لا تَموتُ ، وأنَا عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . (1)

عدّه الداعی :وَرَدَ فِی الحَدیثِ القُدسِیِّ : یَابنَ آدمَ ، أنَا غَنِیٌّ لا أفتَقِرُ ، أطِعنی فیما أمَرتُکَ أجعَلکَ غَنِیّا لا تَفتَقِرُ . یَابنَ آدَمَ ، أنَا حَیٌّ لا أمُوتُ ، أطِعنی فیما أمَرتُکَ أجعَلکَ حَیّا لا تَموتُ . یَابنَ آدمَ ، أنَا أقولُ لِلشَّیءِ : کُن فَیَکونُ ، أطِعنی فیما أمَرتُکَ أجعَلکَ تَقولُ لِلشَّیءِ : کُن فَیَکونُ . (2)

مشارق أنوار الیقین :وَرَدَ فِی الحَدیثِ القُدسِیِّ عَنِ الرَّبِّ العَلِیِّ أنَّهُ یَقولُ : عَبدی أطِعنی أجعَلکَ مِثلی ، أنَا حَیٌّ لا أموتُ ، أجعَلُکَ حَیّا لا تَموتُ ، أنَا غَنِیٌّ لا أفتَقِرُ أجعَلُکَ غَنِیّا لا تَفتَقِرُ ، أنَا مَهما أشَأ یَکُن ، أجعَلُکَ مَهما تَشَأ یَکُن . (3)

مصباح الشریعه فیما نَسَبَهُ إلَی الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام :العُبودِیَّهُ جَوهَرَهٌ کُنهُهَا الرُّبوبِیَّهُ ، فَما فُقِدَ فِی العُبودِیَّهِ وُجِدَ فِی الرُّبوبِیَّهِ ، وما خَفِیَ عَنِ الرُّبوبِیَّهِ اُصیبَ فِی العُبودِیَّهِ . (4)

9 / 2أفضَلُ مِنَ المَلائِکَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :المُؤمِنُ أکرَمُ عَلَی اللّهِ عَزَّ وجَلَّ مِنَ المَلائِکَهِ الَّذینَ عِندَهُ ، وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَمَنزِلَهُ العَبدِ المُؤمِنِ أفضَلُ مِن مَنزِلَهِ المَلائِکَهِ «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ» (5) . (6)

.

1- .تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 95 .
2- .عدّه الداعی : ص 291 ، إرشاد القلوب : ص 75 ولیس فیه صدره إلی «لا تَفتَقِرُ» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 376 ح 16 .
3- .مشارق أنوار الیقین : ص 69 .
4- .مصباح الشریعه : ص 536 .
5- .البیِّنه : 7 .
6- .الفردوس : ج 4 ص 183 ح 6567 عن أبی هریره .

ص: 209



9 / 2 برتر از فرشتگان
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل می فرماید : «ای فرزند آدم ! من زنده ای هستم که هرگز نمی میرم . پس ، از من فرمان ببر تا تو را نیز زنده ای گردانم که هرگز نمیری ، و من بر هر چیزی توانایم» .

عدّه الداعی :در حدیث قدسی آمده است : «ای فرزند آدم ! من توانگری هستم که هرگز نیازمند نمی شوم . پس، در آنچه به تو فرمان داده ام ، از من اطاعت کن تا تو را نیز توانگری ای دهم که هرگز نیازمند نشوی . ای فرزند آدم ! من زنده ای هستم که هرگز نمی میرم . پس ، آنچه به تو فرمان داده ام ، از من اطاعت کن تا تو را نیز زنده ای قرار دهم که هرگز نمیری . ای فرزند آدم ! من به هر چه گویم : هست شو ، هست می شود . پس ، در آنچه به تو فرمان داده ام ، از من اطاعت کن تا تو را نیز چنان گردانم که به هر چه گویی : هست شو! ، هست شود» .

مشارق أنوار الیقین در حدیث قدسی از پروردگار بلندمرتبه آمده است که می فرماید : «بنده من ! از من فرمان ببر تا تو را همانند خویش گردانم . من زنده نامیرایم . تو را نیز زنده نامیرا می گردانم . من توانگری هستم که هرگز نیازمند نمی شوم . تو را نیز توانگری می گردانم که هرگز نیازمند نشوی . من هر چه بخواهم ، همان می شود . تو را نیز چنان قرار می دهم که آنچه بخواهی ، همان شود» .

مصباح الشریعه در آنچه به امام صادق علیه السلام نسبت داده شده است :عبودیت ، گوهری است که باطن آن ، ربوبیت است . پس آنچه در عبودیت نیست ، در ربوبیت یافت می شود ، و آنچه در ربوبیت پوشیده است ، در عبودیت به دست می آید .

9 / 2برتر از فرشتگانپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مؤمن ، در نزد خداوند عز و جل از فرشتگانی که نزد اویند ، برتر است . سوگند به آن که جانم در دست اوست ، مقام بنده مؤمن ، از مقام فرشتگان ، بالاتر است . «آنان که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند ، اینان ، بهترین آفریدگان اند» .

.


ص: 210

ثواب الأعمال عن أبی هریره وعبداللّه بن عبّاس :خَطَبَنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله قَبلَ وَفاتِهِ وهِیَ آخِرُ خُطبَهٍ خَطَبَها بِالمَدینَهِ قالَ : یا أیُّهَا النّاسُ : اُدنوا ووَسِّعوا لِمَن خَلفَکُم . فَقالَ رَجُلٌ : یا رَسولَ اللّهِ ، لِمَن نُوَسِّعُ ؟ قالَ : لِلمَلائِکَهِ . فَقالَ : إنَّهُم إذا کانوا مَعَکُم لَم یَکونوا مِن بَینِ أیدیکُم ولا مِن خَلفِکُم ، ولکِن یَکونونَ عَن أیمانِکُم وعَن شَمائِلِکُم . فَقالَ رَجُلٌ : یا رَسولَ اللّهِ لِمَ لا یَکونونَ مِن بَینِ أیدینا ولا مِن خَلفِنا ؟ أمِن فَضلِنا عَلَیهِم أم فَضلِهِم عَلَینا ؟ قالَ : أنتُم أفضَلُ مِنَ المَلائِکَهِ . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لَمّا عُرِجَ بی إلَی السَّماءِ أذَّنَ جِبرَئیلُ مَثنی مَثنی ، وأقامَ مَثنی مَثنی ، ثُمَّ قالَ لی : تَقَدَّم یا مُحَمَّدُ ، فَقُلتُ لَهُ : یا جَبرَئیلُ أتَقَدَّمُ عَلَیکَ؟ فَقالَ : نَعَم ، لِأَنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی فَضَّلَ أنبِیاءَهُ عَلی مَلائِکَتِهِ أجمَعینَ ، وفَضَّلَکَ خاصَّهً . فَتَقَدَّمتُ فَصَلَّیتُ بِهِم ولا فَخرَ ، فَلَمَّا انتَهَیتُ إلی حُجُبِ النّورِ ، قالَ لی جَبرَئیلُ : تَقَدَّم یا مُحَمَّدُ ، وتَخَلَّفَ عَنّی . فَقُلتُ : یا جَبرَئیلُ ، فی مِثلِ هذَا المَوضِعِ تُفارِقُنی ؟ فَقالَ : یا مُحَمَّدُ ، إنَّ انتِهاءَ حَدِّی الَّذی وَضَعَنِی اللّهُ عَزَّ وجَلَّ فیهِ إلی هذَا المَکانِ ، فَإِن تَجاوَزتُهُ احتَرَقَت أجنِحَتی بِتَعَدِّی حُدودِ رَبّی جَلَّ جَلالُهُ . فَزَجَّ بی فِی النّورِ زَجَّهً حَتَّی انتَهَیتُ إلی حَیثُ ما شاءَ اللّهُ مِن عُلُوِّ مُلکِهِ فَنودیتُ : یا مُحَمَّدُ ، فَقُلتُ : لَبَّیکَ رَبّی وسَعدَیکَ ، تَبارَکتَ وتَعالَیتَ . فَنودیتُ : یا مُحَمَّدُ ، أنتَ عَبدی وأنَا رَبُّکَ ، فَإِیّایَ فَاعبُد وعَلَیَّ فَتَوَکَّل ، فَإِنَّکَ نوری فی عِبادی ، ورَسولی إلی خَلقی ، وحُجَّتی عَلی بَرِیَّتی ، لَکَ ولِمَنِ اتَّبَعَکَ خَلَقتُ جَنَّتی ، ولِمَن خالَفَکَ خَلَقتُ ناری . (2)

.

1- .ثواب الأعمال : ص 330 ح 1 عن أبی هریره و ابن عبّاس ، أعلام الدین : ص 410 عن ابن عبّاس ، بحارالأنوار : ج 76 ص 359 ح 30 .
2- .علل الشرائع : ص 6 ح 1 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 263 ح 22 ، کمال الدین : ص 255 ح 4 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 877 ح 9 کلّها عن عبدالسلام بن صالح الهروی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 26 ص 336 ح 1 .

ص: 211

ثواب الأعمال به نقل از ابو هُرَیره و عبد اللّه بن عبّاس :پیامبر خدا ، پیش از وفاتش برای ما سخنرانی کرد و این ، آخرین سخنرانی ای بود که در مدینه ایراد کرد و فرمود : «ای مردم ! پیش تر بیایید و جا را برای آنان که پشت سر شما هستند ، باز کنید» . مردی گفت : ای پیامبر خدا ! برای چه کسانی جا باز کنیم ؟ فرمود : «برای فرشتگان» . سپس فرمود : «آنان ، هر گاه با شما باشند ، جلوتر از شما یا پشتِ سرتان نیستند ؛ بلکه در سمت راست و چپ شما قرار می گیرند» . مردی گفت : ای پیامبر خدا ! چرا جلوتر از ما یا پشت سرمان قرار نمی گیرند ؟ آیا به خاطر برتری ما بر آنهاست یا به خاطر برتری آنها بر ماست ؟ فرمود : «شما از فرشتگان ، برترید» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چون به آسمان برده شدم ، جبرئیل علیه السلام دو به دو ، اذان و دو به دو ، اقامه گفت . (1) سپس به من گفت : [برای نماز] جلو بِایست ، ای محمّد! من گفتم : ای جبرئیل! بر تو پیشی گیرم ؟ گفت : آری ؛ چون خداوند تبارک و تعالی پیامبرانش ، بویژه تو را بر همه فرشتگانش برتری داده است . پس من جلو ایستادم و با ایشان نماز خواندم ، و بدین فخر نمی فروشم . چون به پرده های نور رسیدم ، جبرئیل علیه السلام به من گفت : پیش برو ، ای محمّد ! و خودش با من نیامد . گفتم : ای جبرئیل ! در چنین جایی مرا تنها می گذاری ؟ گفت : ای محمّد ! آخرین مرزی که خداوند عز و جلبرای من نهاده ، تا بدین جاست . اگر از آن فراتر بروم ، به خاطر گذشتن از مرزهای پروردگار شکوهمندم ، بال هایم می سوزد . 2 پس ، مرا به زور در [عالم] نور راند و تا آن جا که خدا خواست ، به بلندای مُلک او رسیدم . در این هنگام ندا آمد که : «ای محمّد !» . گفتم : در خدمتم ، ای پروردگار من ! گوش به فرمانم ، ای پرشُکوه بلندمرتبه ! ندا آمد که : «ای محمّد ! تو بنده منی ، و من ، پروردگار تو هستم . پس فقط مرا بندگی کن و تنها بر من ، توکّل نما ، که تو نور من در میان بندگانم ، و فرستاده من به سوی آفریدگانم ، و حجّت من بر مردمانم هستی . بهشتم را فقط برای تو و پیروان تو آفریده ام ، و آتشم را تنها برای آن که تو را نافرمانی کند» .

.

1- .یعنی هر بند اذان و اقامه را دو بار گفت .

ص: 212

الإمام الباقر علیه السلام :ما خَلَقَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ خَلقا أکرَمَ عَلَی اللّهِ عَزَّ وجَلَّ مِنَ المُؤمِنِ ، لِأَنَّ المَلائِکَهَ خُدّامُ المُؤمِنینَ ، وأنَّ جِوارَ اللّهِ لِلمُؤمِنینَ ، وأنَّ الجَنَّهَ لِلمُؤمِنینَ ، وأنَّ الحورَ العینَ لِلمُؤمِنینَ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ أوَّلَ مَن قاسَ إبلیسُ ؛ فَقالَ : «خَلَقتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقتَهُ مِن طِینٍ» (2) ، ولَو عَلِمَ إبلیسُ ما جَعَلَ اللّهُ فی آدَمَ ، لَم یَفتَخِر عَلَیهِ . (3)

9 / 3إمامُ المَلائِکَهِالإمام الصادق علیه السلام :لَمّا اُسرِیَ بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وحَضَرَتِ الصَّلاهُ ، أذَّنَ جَبرَئیلُ وأقامَ الصَّلاهَ ، فَقالَ : یا مُحَمَّدُ تَقَدَّم . فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : تَقَدَّم یا جَبرَئیلُ ، فَقالَ لَهُ : إنّا لا نَتَقَدَّمُ عَلَی الآدَمِیّینَ مُنذُ اُمِرنا بِالسُّجودِ لِادَمَ . (4)

.

1- .الکافی : ج 2 ص 33 ح 2 عن أبی الصباح الکنانی ، بحارالأنوار : ج 69 ص 19 ح 2 .
2- .الأعراف : 12 ، ص : 76 .
3- .الإختصاص : ص 109 ، بحار الأنوار : ج 11 ص 102 ح 8 .
4- .علل الشرائع : ص 8 ح 4 ، تفسیر العیاشی : ج 2 ص 277 ح 5 کلاهما عن هشام بن سالم ، بحارالأنوار : ج 26 ص 338 ح 3 .

ص: 213



9 / 3 پیشوای فرشتگان
امام باقر علیه السلام :خداوند عز و جل هیچ مخلوقی گرامی تر در نزد خودش از مؤمن نیافریده است ؛ چرا که فرشتگان ، خدمت گزار مؤمنان اند . همسایگی خدا ، از آنِ مؤمنان است . بهشت ، از آنِ مؤمنان است ، و سیه چشمان بهشتی ، از آنِ مؤمنان اند .

امام صادق علیه السلام :نخستین کسی که قیاس کرد ، ابلیس بود ؛ زیرا گفت : «مرا از آتش آفریده ای و او (آدم) را از گِل» ، در حالی که اگر ابلیس می دانست که خداوند چه [فضایلی] در آدم نهاده است ، بر او فخر نمی فروخت .

9 / 3پیشوای فرشتگانامام صادق علیه السلام :چون پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج برده شد و وقت نماز رسید ، جبرئیل علیه السلام اذان و اقامه نماز گفت و سپس گفت : جلو بِایست ، ای محمّد! پیامبر خدا به او فرمود : «تو جلو بِایست ، ای جبرئیل!» . جبرئیل علیه السلام به ایشان گفت : از زمانی که به ما فرمان داده شد بر آدم سجده کنیم ، بر آدمیان ، پیشی نمی گیریم .

.


ص: 214

عنه علیه السلام :لَمّا ماتَ آدَمُ علیه السلام فَبَلَغَ إلَی الصَّلاهِ عَلَیهِ ، فَقالَ هِبَهُ اللّهِ لِجَبرَئیلَ علیه السلام : تَقَدَّم یا رَسولَ اللّهِ فَصَلِّ عَلی نَبِیِّ اللّهِ ، فَقالَ جَبرَئیلُ علیه السلام : إنَّ اللّهَ أمَرَنا بِالسُّجودِ لِأَبیکَ فَلَسنا نَتَقَدَّمُ عَلی أبرارِ وُلدِهِ ، وأنتَ مِن أبَرِّهِم . فَتَقَدَّمَ ، فَکَبَّرَ عَلَیهِ خَمسا عِدَّهَ الصَّلاهِ الَّتی فَرَضَهَا اللّهُ عَلی اُمَّهِ مُحَمَّدٍ ، وهِیَ السُّنَّهُ الجارِیَهُ فی وُلدِهِ إلی یَومِ القِیامَهِ . (1)

9 / 4خَیرٌ مِن ألفٍ مِثلِهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لَیسَ شَیءٌ خَیرٌ مِن ألفٍ مِثلِهِ إلَا الإِنسانُ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :لا نَعلَمُ شَیئا خَیرا مِن ألفٍ مِثلِهِ ، إلَا الرَّجُلَ المُؤمِنَ . (3)

.

1- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 330 ح 1033 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 163 ح 465 کلاهما عن عبداللّه بن سنان ، بحارالأنوار : ج 11 ص 260 ح 3 .
2- .المعجم الکبیر : ج 6 ص 238 ح 6095 ، الأمثال لأبی الشیخ : ص 173 ح 137 ، الفردوس : ج 3 ص 383 ح 5169 کلّها عن سلمان ، مسند الشهاب : ج 2 ص 216 ح 1216 عن عبداللّه بن عمر وفیه «المؤمن» بدل «الإنسان» ، کنزالعمّال : ج 12 ص 191 ح 34615 .
3- .المعجم الصغیر : ج 1 ص 147 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 441 ح 5888 ، المعجم الأوسط : ج 4 ص 17 ح 3500 وفیهما «مئه» بدل «ألف» وکلّها عن عبداللّه بن عمر ، کنزالعمّال : ج 1 ص 146 ح 722 .

ص: 215



9 / 4 بهتر از هزار تن چون خویش
امام صادق علیه السلام :چون آدم علیه السلام در گذشت و نوبت نماز خواندن بر او رسید ، هِبَهُ اللّه [فرزند آدم] به جبرئیل علیه السلام گفت : «جلو بِایست ای فرستاده خدا و بر پیامبر خدا ، نماز بگزار» . جبرئیل علیه السلام گفت : خداوند به ما فرمان داد که بر پدرت سجده آوریم . پس ما بر فرزندان نیک او پیشی نمی جوییم ، و تو از نیک ترین های آنان هستی . در این هنگام ، هبه اللّه ، جلو ایستاد و پنج تکبیر بر او گفت ، به شمار نمازهایی که خداوند بر امّت محمّد صلی الله علیه و آله واجب ساخت ، و این [پنج تکبیر گفتن در نماز میّت] تا روز قیامت ، در میان فرزندان او سنّت شد .

9 / 4بهتر از هزار تن چون خویشپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ چیزی نیست که از هزار هم نوع خویش بهتر باشد ، مگر انسان .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ چیزی را نمی شناسیم که از هزار هم نوعِ خود بهتر باشد ، مگر انسانِ مؤمن .

.


ص: 216

. .


ص: 217



26 . اهل بیت علیهم السلام

اشاره

26 . اهل البیت علیهم السلامدرآمدفصل یکم : مصادیق «اهل بیت»فصل دوم : شناخت اهل بیت علیهم السلامفصل سوم : ویژگی های اهل بیت علیهم السلامفصل چهارم : دانش اهل بیت علیهم السلامفصل پنجم : مکتب اهل بیت علیهم السلامفصل ششم : اخلاق اهل بیت علیهم السلامفصل هفتم : سفارش های اهل بیت علیهم السلامفصل هشتم : حقوق اهل بیت علیهم السلامفصل نهم : دوست داشتن اهل بیت علیهم السلامفصل دهم : دشمنی با اهل بیت علیهم السلامفصل یازدهم : ستم کردن به اهل بیت علیهم السلامفصل دوازدهم : دولت اهل بیت علیهم السلامفصل سیزدهم : غلو کردن در باره اهل بیت علیهم السلامفصل چهاردهم : کسانی که از «اهل بیت» اند

.


ص: 218



درآمد

اهل بیت ، در لغت

درآمداهل بیت ، در لغتواژه «اهل بیت»، ترکیبی اضافی و مرکّب از «اهل» و «بیت» است . واژه «أهل» در کاربردی مانند «أهل الرجل» به خاندان شخص و ویژگان او و در «أهل البیت» بر ساکنان خانه و در «أهل الأمر» بر زمامداران و در «أهل المذهب» بر پیروان آن آیین، اطلاق می گردد. (1) همچنین گاهی واژه «أهل» در اضافه به برخی معانی، به معنای شخص یا اشخاص شایسته و سزامند و یا مأنوس به چیزی و یا خبیر و ماهر در کاری، به کار گرفته می شود. راغب در تبیین معنای «اهل» می گوید : أهل الرّجل : من یجمعه و إیّاهم نسب أو دین ، أو ما یجری مجراهما من صناعهٍ و بیت و بلد و أهل الرجل فی الأصل: مَن یجمعه و إیّاهم مسکن واحد ثمّ تجوّز به فقیل أهل الرجل لمَن یجمعه و إیّاهم نسب . (2) اهل مرد ، به کسانی گفته می شود که نسب یا دین و یا چیزی هم پای آنها همانند صنعتی یا خانه ای یا سرزمینی ، آنها را با آن مرد ، یک جا جمع کرده است . اهل مرد ، در اصل در باره افرادی به کار می رود که محلّ سکونت آنها را با آن مرد ، یک جا گِرد آورد ، و بعدا به صورت مجاز در باره کسانی به کار رفته که نَسَب ، آنها را دور هم جمع کرده است . جامع و مشترک میان همه این معانی ، نزدیکی و پیوند افراد یا اشیا با آن کسی است که اهل او خوانده می شوند. از این رو، هر چه نزدیکی مورد اشاره ، بیشتر و پیوند قوی تر باشد ، صدق عنوان «اهل» بر آنان کامل تر خواهد بود . کلمه «بیت» نیز چنانچه به افراد حقیقی اضافه شود، به معنای خانه مسکونی یا طایفه و عشیره آنهاست ؛ اما اگر به شخصیت حقوقی انسان و یا معانی دیگری اضافه گردد (مانند: «بیتِ ریاست» ، «بیت قضاوت» ، «بیت مرجعیت» ، «بیت علم» و «بیت نبوّت»)، به معنای خاندانی است که با آن معنا پیوند و نزدیکی دارند . (3)

.

1- .اختیار معرفه الرجال ، ص 371 ، الرقم 692 .
2- .ر . ک : لسان العرب : واژه «أهل» .
3- .مفردات ألفاظ القرآن : ص 96 .

ص: 219



اهل بیت ، در قرآن و حدیث

اهل بیت ، در قرآن و حدیثدر قرآن کریم نیز هماهنگ با لغت، واژه «اهل» به کسانی اطلاق شده که نوعی پیوند و وابستگی، آنها را گرد آورده ، مانند : «أهل القری»، (1) «أهل المدینه»، (2) «أهل الإنجیل» (3) و «أهل التقوی». (4) ترکیب «اهل بیت» سه بار در قرآن به کار رفته است : 1 . در داستان موسی علیه السلام ، آن گاه که نوزاد بود و خواهرش به فرعونیان گفت : «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ نَاصِحُونَ . (5) آیا شما را به خانواده ای راه نمایی کنم که سرپرستی او را به عهده گیرند و خیرخواه این کودک باشند؟» .

.

1- .اعراف : آیه 96 .
2- .توبه : آیه 101 .
3- .مائده : آیه 47 .
4- .مدّثّر : آیه 56 .
5- .قصص : آیه 12 ، احزاب : آیه 33 .

ص: 220



قرائنی در تفسیر «اهل بیت»

اشاره

2 . در داستان ابراهیم علیه السلام ، آن گاه که همسرش از بشارت فرشتگان، شگفت زده شد و فرشتگان به او گفتند : «رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ . (1) رحمت خداوند و برکت های او بر شما خانواده!» . 3 . در سوره احزاب در ادامه توصیه هایی به همسران پیامبر صلی الله علیه و آله با ضمیرهای جمع مؤنّث ، یکباره پیامبر صلی الله علیه و آله را مخاطب قرار می دهد و با ضمیر جمع مذکّر می فرماید : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا . (2) خداوند، خواسته است که پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاک گرداند» . بی تردید، مقصود از «اهل بیت» در این جا کسانی اند که آیه تطهیر در شأن آنهاست . اکنون اصلی ترین مسئله این است که ببینیم اینان چه کسانی هستند.

قرائنی در تفسیر «اهل بیت»با تأمّل در مدلول سیاق آیه تطهیر و مضمون آن ، و نیز اقداماتی که پیامبر خدا در تفسیر آن و معرّفی اهل بیت خود انجام داده و قرائن دیگری که به آن اشاره می شود ، تردیدی باقی نمی ماند که مقصود از «اهل بیت» در آیه یاد شده، اهل بیتِ شخصیت حقیقی پیامبر صلی الله علیه و آله نیستند؛ بلکه اهل بیتِ شخصیت حقوقی و عنوانی پیامبر صلی الله علیه و آله اند؛ یعنی شمار خاصّی از خاندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که هدایت و رهبری امّت پس از ایشان به آنها سپرده شده است. به عبارت دیگر، مقصود، اهل بیتِ نبوّت و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله اند؛ همان کسانی که

.

1- .هود : آیه 73 .
2- .احزاب : آیه 33 .

ص: 221



یک . سیاق آیه تطهیر

دو . مضمون آیه تطهیر

خدای متعال، بار مسئولیت تبلیغ رسالت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را پس از وی، به صورت خاص، بر عهده آنان نهاده است؛ و اینک برخی قرائن این تفسیر:

یک . سیاق آیه تطهیرمقتضای تأمّل در سیاق آیه تطهیر، این است که مقصود از «اهل بیت» در این آیه ، مطلق خاندان پیامبر نیستند ؛ زیرا ضمیرهایی که در آیات قبل و بعد آمده، همه به صورت ضمیر «جمع مؤنّث» اند ، در حالی که ضمایر این آیه ، همه به صورت «جمع مذکّر» اند و این نشان می دهد که مقصود از آن، شمار خاصّی از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله اند و نه همه آنان که شامل همسران ایشان هم بشود . (1)

دو . مضمون آیه تطهیرآیه تطهیر با کلمه «إنّما» که مفهوم «حصر» را می رساند آغاز شده و بر این مطلب، دلالت دارد که موهبت «طهارت کامل از پلیدی های ظاهری و باطنی»، ویژه اهل بیت است. جمله «یرید اللّه ...» نیز اشاره به این دارد که خداوند متعال تکوینا اراده نموده که کسی از خاندان رسالت، از هر گونه آلودگی پاک باشند ؛ زیرا اراده تشریعی پروردگار بر لزوم طهارت از پلیدی ها ، ویژه اهل بیت علیهم السلام نیست؛ زیرا خداوند منّان از همه انسان ها خواسته که خود را از انواع آلودگی ها پاک نگه دارند . بر این اساس و با عنایت به این که اراده تکوینی خداوند متعال، تخلّف ناپذیر است ، فضیلت بی بدیلِ «طهارت کامل» یاد شده در آیه تطهیر ، شامل نزدیکان کافر و مشرک پیامبر صلی الله علیه و آله نیست؛ بلکه اختصاص به پاکان از خاندان رسالت دارد . بنا بر این ، مقتضایِ مضمون آیه تطهیر ، این است که مقصود از «اهل بیت»، تنها شماری از خاندان رسالت است که از طهارت مطلق برخوردارند .

.

1- .این آیه از جهت سیاق، نظیر آیه 28 29 سوره یوسف علیه السلام است: «إِنَّهُ مِن کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ * یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَ اسْتَغْفِرِی لِذَنبِکِ إِنَّکِ کُنتِ مِنَ الْخَاطِئینَ » .

ص: 222



سه . تفسیر عملی پیامبرصلی الله علیه وآله

3 / 1 . هنگام نزول آیه تطهیر
3 / 2 . سلام کردن بر اهل بیت علیهم السلام
سه . تفسیر عملی پیامبر صلی الله علیه و آلهافزون بر دلالت سیاق و مضمون آیه تطهیر بر این که «اهل بیت» در آیه ، گروه ویژه ای از خاندان رسالت اند ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای معرّفی اهل بیت خود ، اقداماتی انجام داده که با در نظر گرفتن آنها جایی برای شک و تردید برای محقّق منصف، باقی نمی ماند . به سخن دیگر ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در معرّفی «اهل بیت» قرآنی خود، بر امّت ، حجّت را تمام کرده است . اساسی ترین اقدامات ایشان در این زمینه عبارت اند از :

3 / 1 . هنگام نزول آیه تطهیرپیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگام نزول آیه تطهیر، علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام را در کنار خود و در زیر کسای (عبای) یمانی جمع کرد و فرمود : «هؤُلاءِ أهْلُ بَیتی؛ اینان اهل بیت من اند» (1) و مانع از ورود همسر خود در آن جمع شد.

3 / 2 . سلام کردن بر اهل بیت علیهم السلامپس از نزول آیه تطهیر، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای هر چه روشن تر شدن مصادیق از «اهل بیت» در این آیه و «أهلک» در آیه : «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاهِ» ، همه روزه ، هنگام نماز صبح بر در خانه علی و فاطمه علیهماالسلام می آمد و با عنوان «اهل بیت» به آنان سلام می کرد

.

1- .اختیار معرفه الرجال ، ص 203 ، الرقم 358 .

ص: 223



3 / 3 . همراه بردن اهل بیت علیهم السلام در مباهله
3 / 4 . همتای قرآن قرار دادن اهل بیت علیهم السلام
3 / 5 . بیان ضرورت شناخت جایگاه اهل بیت علیهم السلام
و آنان را به نماز دعوت می نمود . (1)

3 / 3 . همراه بردن اهل بیت علیهم السلام در مباهلهپس از نزول آیه مباهله و مأموریت یافتن پیامبر صلی الله علیه و آله برای مباهله با مسیحیان نجران ، پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را به عنوان مصادیق «جان» ، «زنان» و «فرزندان» خود، به میدان مباهله برد و با این کار، بار دیگر نشان داد که «اهل بیت» کیان اند . (2) پیامبر صلی الله علیه و آله در این ماجرا نیز مانع پیوستن همسرش (عایشه) به جمع اهل بیت گردید.

3 / 4 . همتای قرآن قرار دادن اهل بیت علیهم السلامیکی از برجسته ترین اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله برای معرّفی اهل بیت، این بود که در حدیث متواتر «ثقلین»، آنها را همتا و هم تراز قرآن قرار داد و بدین سان، مصونیت آنان را از خطا در مرجعیتِ علمی ، دینی و سیاسی تضمین نمود . (3)

3 / 5 . بیان ضرورت شناخت جایگاه اهل بیت علیهم السلاماقدام دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله ، بیانِ ارزش شناخت جایگاه اهل بیت ، تأکید بر اهمّیت و ضرورت شناخت آنان ، و تشبیه «اهل بیت» به: کشتی نوح ، باب حطّه بنی اسرائیل ، ستارگان آسمان ، جایگاه کعبه در زمین ، و جایگاه چشم در بدن است، بدین معنا که همراهی و پیروی از اهل بیت ، سرمایه سعادت و رستگاری و جدایی از آنان ، موجب گم راهی و رجعت به جاهلیت خواهد بود .

.

1- .ر . ک : ص 301 (اهل بیت علیهم السلام / فصل یکم / درود فرستادن پیامبر صلی الله علیه و آله بر اهل بیت علیهم السلام و ویژه ساختن آنان در فراخوانی به نماز) .
2- .الکافی ، ج 4 ، ص 121 ، ح 6 ، وص 510 ، ح 14 و ...
3- .ر . ک : ص 419 (اهل بیت علیهم السلام / فصل سوم : ویژگی های اهل بیت علیهم السلام / همتای قرآن) .

ص: 224



3 / 6 . بیان جایگاه علمی و دینی اهل بیت علیهم السلام
3 / 7 . بیان وجوب دوستی اهل بیت علیهم السلام
3 / 8 . هشدار از خطر دشمنی با اهل بیت علیهم السلام
3 / 9 . بیان تعداد «اهل بیت» و نام های آنان
3 / 6 . بیان جایگاه علمی و دینی اهل بیت علیهم السلامدیگر اقدام پیامبر صلی الله علیه و آله ، بیانِ جایگاه علمی اهل بیت بود ، از جمله این که : آنان خزانه داران علم الهی ، وارث دانش پیامبران ، راسخان در علم ، اهل ذکر و آگاه ترینِ مردم اند و سخن آنان ، همان سخن پیامبر خداست . (1) پیامبر صلی الله علیه و آله علاوه بر بیان جایگاه علمی اهل بیت، به مرجعیت دینی آنان نیز اشاره نموده است، از جمله این که آنان پاسداران دین ، معدن رسالت ، ارکان حق ، و مفسّر دین اند و دین با آنان آغاز و با آنان پایان می پذیرد . (2)

3 / 7 . بیان وجوب دوستی اهل بیت علیهم السلاماقدام دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله ، بیان وجوب دوستی اهل بیت و آثار و برکات آن است، مانند این که دوستی آنان، اساس اسلام ، و به معنای دوستی خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله ، شرط پذیرفته شدن توحید ، نشانه ایمان و بهترین عبادت است و نخستین چیزی است که در قیامت محاسبه می شود و خیر دنیا و آخرت را برای مسلمان به ارمغان می آورد .

3 / 8 . هشدار از خطر دشمنی با اهل بیت علیهم السلاماقدام دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله ، سخنانی است که ایشان در باره خطر دشمنی با اهل بیت و آثار زیانبار آن بیان نموده است، از جمله این که : دشمنی آنان موجب خشم الهی و قرار گرفتن در صف منافقان و کفّار خواهد شد و پایانی جز آتش دوزخ ندارد . (3)

3 / 9 . بیان تعداد «اهل بیت» و نام های آناناحادیثی که به شمار اوصیا و جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله تصریح دارند، در کنار احادیثی

.

1- .ر . ک : : همین دانش نامه : ج 10 ص 7 (اهل بیت علیهم السلام / فصل چهارم : دانش اهل بیت علیهم السلام ) .
2- .ر . ک : ص 509 (اهل بیت علیهم السلام / فصل سوم / پاسداران دین) و ص 523 (کان رسالت) و ص 525 (بنیان های حق) و ص 533 (دین با آنان آغاز می گردد و با آنان پایان می گیرد) .
3- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 10 ص 489 (اهل بیت علیهم السلام / فصل دهم / برحذر داشتن از دشمنی با اهل بیت علیهم السلام ) .

ص: 225



3 / 10 . تعیین حقوق اهل بیت علیهم السلام
3 / 11 . تأکید بر جایگاه سیاسی - الهی اهل بیت علیهم السلام
که نام اهل بیت در آنها آمده است ، (1) از روشن ترین اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله در معرّفی اهل بیت به شمار می روند .

3 / 10 . تعیین حقوق اهل بیت علیهم السلاماقدام دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله ، حقوقی است که ایشان برای جایگاه سیاسی اجتماعی اهل بیت، بیان نموده است ، مانند : حقّ مودّت (دوستی) ، حقّ ولایت (پیشوایی) ، حقّ اطاعت ، حقّ خمس و حقّ صلوات . (2)

3 / 11 . تأکید بر جایگاه سیاسی الهی اهل بیت علیهم السلامهمه اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله در جهت معرّفی «اهل بیت» ، مقدّمه بیان جایگاه سیاسی الهی آنان و توضیح این حقیقت بود که چرا خداوند، آنان را به عنوان اوصیا و جانشینان وی و زمامداران سیاسی جامعه معرّفی نموده و چرا پیامبر صلی الله علیه و آله آشتی با آنان را آشتی با خود و جنگ با آنان را جنگ با خود می داند . (3) باری ، بررسی سیره نبوی نشان می دهد که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از هر راه ممکن برای معرّفی اهل بیت که در واقع ، آینده سازان جهان اسلام پس از وی بودند بهره گرفت و از هیچ تلاشی فروگذار نکرد ، و حجّت را بر امّت تمام کرد؛ ولی افسوس که با همه تلاش ها و سفارش های پیامبر صلی الله علیه و آله ، تاریخ صدر اسلام نشان می دهد که اگر ایشان توصیه می کرد به خاندان او ظلم و ستم کنند ، بیش از آنچه کردند، ممکن نبود انجام دهند! (4)

.

1- .الکافی ، ج 5 ، ص 36 ، ح 1 .
2- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 10 ص 323 (اهل بیت علیهم السلام / فصل هشتم : حقوق اهل بیت علیهم السلام ) .
3- .مشیخه من لا یحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 57 .
4- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 10 ص 355 (اهل بیت علیهم السلام / فصل هشتم / عناوین حقوقهم / ولایت) .

ص: 226



3 / 12 . پیشگویی در باره دولت اهل بیت علیهم السلام
چهار . گزارش شماری از همسران پیامبرصلی الله علیه وآله

پنج . گزارش بسیاری از یاران پیامبرصلی الله علیه وآله

جالب توجّه، این که: پیامبر صلی الله علیه و آله ، خود ، آینده را می دید که پس از او امّتش با «اهل بیت» چه می کنند . از این رو، بخش عمده ای از احادیث نبوی ، در نهی از ظلم و جور بر اهل بیت است . (1)

3 / 12 . پیشگویی در باره دولت اهل بیت علیهم السلامدر احادیث متواتری که شیعه و اهل سنّت، آنها را نقل کرده اند ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پیشگویی کرده که قائم اهل بیتِ ایشان (امام مهدی علیه السلام ) ، حکومت جهانی اسلام را تشکیل خواهد داد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد . (2) از این پیشگویی ها می توان به عنوان آخرین اقدام پیامبر برای معرفی اهل بیت ، یاد کرد .

چهار . گزارش شماری از همسران پیامبر صلی الله علیه و آلهدر کنار اقدامات روشن گرایانه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای بیان معنا و مصداق «اهل بیت» در آیه تطهیر ، گزارش شماری از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله مانند : امّ سلمه و عایشه از چگونگی نزول این آیه نیز گواه آن است که مراد از «اهل بیت» ، همه نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله نیستند ؛ بلکه مقصود ، اصحاب کسایند . ویژگی این گزارش ها، در این است که امّ سلمه و در گزارشی، عایشه روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ پرسش آنان که: «آیا من از اهل بیت نیستم؟» ، با صراحت اعلام می فرماید که اهل بیت او، اصحاب کسایند و آن دو تنها همسران پیامبرند .

پنج . گزارش بسیاری از یاران پیامبر صلی الله علیه و آلهگزارش بسیاری از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله مانند : ابو سعید خُدری ، اَنَس بن مالک ، براء بن عازب ، ثوبان ، جابر بن عبد اللّه انصاری ، سعد بن ابی وقّاص و ... ، از چگونگی

.

1- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 10 ص 539 (اهل بیت علیهم السلام / فصل یازدهم / ستم های رفته بر اهل بیت علیهم السلام ) .
2- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 11 ص 9 (اهل بیت علیهم السلام / فصل دوازدهم : دولت اهل بیت علیهم السلام ) .

ص: 227



شش . گزارش اهل بیت علیهم السلام

هفت . آراستگی اهل بیت علیهم السلام به ویژگی های انسان کامل

آرای دیگر ، در تفسیر «اهل بیت»

نزول آیه تطهیر نیز دلیل دیگری برای اثبات معنا و مفهوم واقعی «اهل بیت» است . (1)

شش . گزارش اهل بیت علیهم السلاماهل بیت علیهم السلام خود نیز نزول آیه تطهیر را همان گونه گزارش کرده اند که شماری از همسران و بسیاری از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله روایت نموده اند . افزون بر این ، آنان در مناسبت های مختلف ، جایگاه قرآنی خود را به عنوان «اهل بیت» بیان و در مواردی به آن احتجاج نموده اند . (2)

هفت . آراستگی اهل بیت علیهم السلام به ویژگی های انسان کاملمی توان گفت : اتّصافِ جمع خاصّی از خاندان رسالت به ویژگی های کامل ترین انسان ها ، بهترین و محکم ترین سند برای تبیین معنا و مفهوم «اهل بیت» است . به سخن واضح تر ، در احادیث فراوانی ، ویژگی هایی از نظر علمی ، اخلاقی و عملی برای اهل بیت ذکر شده که اگر کسی واجد آن ویژگی ها باشد ، سرآمد همه انسان ها و امام و اسوه آنها خواهد بود ، این ویژگی ها پس از پیامبر صلی الله علیه و آله ، تنها در افراد معدودی از خاندان رسالت وجود داشت . بنا بر این کسی جز آنها نمی تواند مصداق آیه تطهیر و معنای «اهل بیت» باشد .

آرای دیگر ، در تفسیر «اهل بیت»گفتنی است که همه مفسّران شیعه و بسیاری از مفسّران اهل سنّت بر این باورند که آیه تطهیر در باره اصحاب کسا یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام

.

1- .ر . ک : ص 261 (اهل بیت علیهم السلام / فصل یکم / اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و مصداق «اهل بیت» .
2- .فی المصدر : عبیداللّه .

ص: 228

نازل شده است و منظور از «اهل بیت» آنان اند . (1) البتّه در میان اهل سنّت، آرای دیگری نیز در تفسیر «اهل بیت» در آیه تطهیر، وجود دارد ، که عبارت اند از : 1 . مقصود، همسران پیامبر صلی الله علیه و آله اند . 2 . مقصود، همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و نیز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام اند . 3 . مقصود، همه خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله اعم از همسران ، فرزندان ، نزدیکان و حتّی خدمتکاران منزل ایشان اند . 4 . مقصود ، همه کسانی اند که صدقه بر آنها حرام است . (2) با تأمّل در آنچه در تبیین معنای «اهل بیت» بیان شد ، مشخّص می گردد که هیچ یک از این آرا قابل قبول نیستند . تنها پرسشی که در باره آیه تطهیر به ذهن می آید، این است که: چرا در میان بیان وظایف همسران پیامبر صلی الله علیه و آله ، مطلبی آمده که شامل همسران پیامبر صلی الله علیه و آله نمی شود؟ به این پرسش، پاسخ هایی داده شده، از جمله این که: این، تنها مورد نیست که در قرآن، آیاتی در کنار هم قرار دارند که مسائل مختلفی را بیان می کنند و قرآن، آکنده از این گونه موارد است . همچنین در کلام فصحای عرب و اشعار آنان نیز نمونه های فراوانی از این دست دیده می شود . علّامه طباطبایی نیز در پاسخ به این پرسش فرموده : هفتاد روایت در شأن نزول آیه تطهیر نقل شده که در میان آنها حتّی یک روایت وجود ندارد که بگوید : آیه

.

1- .البتّه پیروان اهل بیت علیهم السلام معتقدند که «اهل بیت» بر یازده امام از فرزندان امام علی علیه السلام نیز اطلاق می گردد .
2- .برای آگاهی بیشتر از این چهار نظریه، ر . ک : دائره المعارف بزرگ اسلامی : ج 10 ص 465 466 و همین دانش نامه : ج 9 ص 301 ح 70 .

ص: 229

تطهیر دنبال آیات مربوط به همسران پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل شده است ، و از مفسّران هم، حتّی یک نفر، این سخن را نگفته است . کسانی هم که گفته اند آیه مورد بحث، مخصوص همسران پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است چنان که به عکرمه و عروه نسبت داده شده ، نگفته اند آیه تطهیر همراه با آیات مربوط به همسران پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است . بنا بر این ، باید گفت : آیه تطهیر از جهت نزول، جزو آیات مربوط به همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و متّصل به آنها نیست ، و قرار گرفتن آن در میان آن آیات، یا به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله بوده و یا بعد از رحلت ایشان به هنگام گردآوری قرآن ، ضمن آن آیات قرار گرفته است . مؤیّد این سخن، آن است که اگر این قسمت از آیه «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ» که در حال حاضر، جزو آن است حذف شود ، آیه یاد شده با آیه بعدی کاملاً منسجم است و به نظر نمی رسد چیزی از آن حذف شده باشد ... . (1) اکنون ، متن آیات و احادیثی که می توانند در شناخت هر چه بیشتر مفهوم «اهل بیت» در آیه تطهیر به ما کمک کنند ، با نظامی نو و تحلیل های مورد نیاز ، ارائه می گردد .

.

1- .ر . ک : المیزان فی تفسیر القرآن : ج 16 ص 330 .

ص: 230

الفصل الأوّل : معنی أهل البیت علیهم السّلام1 / 1أزواج النّبی صلّی الله علیه و آله ومعنی أهل البیت علیهم السّلام1 / 1 1اُمُّ سَلَمَهَالمستدرک علی الصحیحین عن عطاء بن یسار عن اُمّ سلمه :فی بَیتی نَزَلَت : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» (1) . قالَت : فَأَرسَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلی عَلِیٍّ وفاطِمَهَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ علیهم السلام ، فَقالَ : هؤُلاءِ أهلُ بَیتی . (2)

المستدرک علی الصحیحین عن عطاء بن یسار عن اُمّ سلمه :فی بَیتی نَزَلَت هذِهِ الآیَهُ : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» . قالَت : فَأَرسَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلی عَلِیٍّ وفاطِمَهَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ رِضوانُ اللّهِ عَلَیهِم أجمَعینَ ، فَقالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی . قالَت اُمُّ سَلَمَهَ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما أنَا مِن أهلِ البَیتِ ؟ قالَ : إنَّکِ أهلی خَیر (3) ، وهؤُلاءِ أهلُ بَیتی ، اللّهُمَّ أهلی أحَقُّ . (4)

.

1- .الأحزاب : 33 .
2- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 158 ح 4705 ، السنن الکبری : ج 2 ص 214 ح 2861 ، المعجم الکبیر : ج 23 ص 286 ح 627 ، تاریخ دمشق : ج 14 ص 138 ح 3441 .
3- .کذا فی المطبوعه، والظاهر أنّه تصحیف، والصحیح «لعلی خیر» أو «إلی خیر» بدل «أهلی خیر» کما یظهر من سائر الروایات.
4- .المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 451 ح 3558 .

ص: 231



فصل یکم : مصادیق «اهل بیت»

1 / 1 همسران پیامبرصلی الله علیه وآله و مصداق «اهل بیت»

1 / 1 - 1 امّ سلمه
فصل یکم : مصادیق «اهل بیت»1 / 1همسران پیامبر صلّی الله علیه و آله و مصداق «اهل بیت»1 / 1 1امّ سلمه (1)المستدرک علی الصحیحین به نقل از عطاء بن یسار، از امّ سلمه :آیه : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» در خانه من نازل شد . آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را حاضر کرد و فرمود : «اینان، اهل بیت من اند» .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از عطاء بن یسار، از امّ سلمه :آیه : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» در خانه من نازل شد . آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی و فاطمه و حسن و حسین که خداوند از همه آنان خشنود باد را حاضر کرد و فرمود : «بار خدایا! اینان، اهل بیت من اند» . گفت[م] : ای پیامبر خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟ پیامبر فرمود : «تو همسر من هستی و [در ایمان و عملت] دُرستی ، و اینان، اهل بیت من اند . بار خدایا! اهل بیت من، شایسته ترین [این مقام] اند» .

.

1- .برای آشنایی با چکیده زندگی نامه راویان احادیث تبیین مصداق «اهل بیت»، ر.ک : همین دانش نامه : ج 11 ص 107 (اُمّ سلمه «همسر پیامبر صلی الله علیه و آله ») .

ص: 232

تاریخ دمشق عن أبی سعید الخدریّ عن اُمّ سلمه :نَزَلَت هذِهِ الآیَهُ فی بَیتی : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» . قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ألَستُ مِن أهلِ البَیتِ ؟ قالَ : إنَّکِ إلی خَیرٍ ، إنَّکِ مِن أزواجِ رَسولِ اللّهِ . قالَت : وأهلُ البَیتِ : رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وعَلِیٌّ وفاطِمَهُ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ . (1)

تفسیر الطبریّ عن أبی سعید الخدریّ عن اُمّ سلمه :لمَّا نَزَلَت هذِهِ الآیَهُ : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» دَعا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیّا وفاطِمَهَ وحَسَنا وحُسَینا علیهم السلام ، فَجَلَّلَ عَلَیهِم کِساءً خَیبَرِیّا ، فَقالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی ، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا . قالَت اُمُّ سَلَمَهَ : ألَستُ مِنهُم ؟ قالَ : أنتِ إلی خَیرٍ . (2)

تفسیر الطبریّ عن أبی سعید الخدریّ عن اُمّ سلمه :أنَّ هذِهِ الآیَهَ نَزَلَت فی بَیتِها : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» . قالَت : وأنَا جالِسَهٌ عَلی بابِ البَیتِ ، فَقُلتُ : أنَا یا رَسولَ اللّهِ ألَستُ مِن أهلِ البَیتِ ؟ قالَ : إنَّکِ إلی خَیرٍ ، أنتِ مِن أزواجِ النَّبِیِّ . قالَت : وفِی البَیتِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وعَلِیٌّ وفاطِمَهُ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ رَضِیَ اللّهُ عَنهُم . (3)

.

1- .تاریخ دمشق : ج 13 ص 206 ح 3188 ، تاریخ بغداد : ج 9 ص 126 الرقم 4743 نحوه ، شواهد التنزیل : ج 2 ص 87 ح 710 ؛ بحار الأنوار : ج 35 ص 226 نقلاً عن جامع الاُصول نحوه .
2- .تفسیر الطبری : ج 12 الجزء 22 ص 7 ، المعجم الکبیر : ج 3 ص 52 ح 2662 ، تاریخ دمشق : ج 14 ص 146 ح 3458 کلاهما نحوه ؛ المناقب للکوفی : ج 2 ص 125 ح 611 ؛ بحار الأنوار : ج 35 ص 227 نقلاً عن جامع الاُصول عن عمرو بن أبی سلمه نحوه .
3- .تفسیر الطبری : ج 12 الجزء 22 ص 7 ، تفسیر ابن کثیر : ج 6 ص 409 ، شواهد التنزیل : ج 2 ص 88 ح 713 ؛ بحار الأنوار : ج 35 ص 227 نقلاً عن أبی نعیم .

ص: 233

تاریخ دمشق به نقل از ابو سعید خُدْری، از اُمّ سَلَمه :آیه : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید» در خانه من نازل شد . گفتم : ای پیامبر خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟ فرمود : «تو بر خیری . تو از همسران پیامبر خدا هستی» . اهل بیت علیهم السلام ، پیامبر خداست و علی و فاطمه و حسن و حسین .

تفسیر الطبری به نقل از ابو سعید خدری، از امّ سلمه :هنگامی که آیه : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» نازل شد ، پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و آنها را با عبایی خیبری پوشاند و فرمود : «بار خدایا! اینان، اهل بیت من اند . خدایا! پلیدی را از ایشان دور کن و کاملاً پاکشان گردان» . گفت[م]: آیا من از آنها نیستم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «تو در راه درست هستی» .

تفسیر الطبری به نقل از ابو سعید خدری، در باره امّ سلمه :این آیه : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» در خانه او نازل شد . امّ سلمه گفت : من بر درِ خانه نشسته بودم . گفتم : ای پیامبر خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟ فرمود : «تو بر مسیر خیری . تو از همسران پیامبر هستی» . امّ سلمه گفت : این، در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله و علی و فاطمه و حسن و حسین که خداوند از آنان خشنود باد در خانه بودند .

.


ص: 234

تفسیر الطبریّ عن أبی هریره عن اُمّ سلمه :جاءَت فاطِمَهُ علیهاالسلام إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِبُرمَهٍ (1) لَها قَد صَنَعَت فیها عَصیدَهً تُحِلُّها (2) عَلی طَبَقٍ ، فَوَضَعَتهُ بَینَ یَدَیهِ ، فَقالَ : أینَ ابنُ عَمِّکِ وابناکِ؟ فَقالَت : فِی البَیتِ ، فَقالَ : ادعیهِم . فَجاءَت إلی عَلِیٍّ علیه السلام ، فَقالَت : أجِبِ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله أنتَ وَابناکَ . قالَت اُمُّ سَلَمَهَ : فَلَمّا رَآهُم مُقبِلینَ مَدَّ یَدَهُ إلی کِساءٍ کانَ عَلَی المَنامَهِ ، فَمَدَّهُ وبَسَطَهُ وأجلَسَهُم عَلَیهِ ، ثُمَّ أخَذَ بِأَطرافِ الکِساءِ الأَربَعَهِ بِشِمالِهِ ، فَضَمَّهُ فَوقَ رُؤوسِهِم وأومَأَ بِیَدِهِ الُیمنی إلی رَبِّهِ ، فَقالَ : هؤُلاءِ أهلُ البَیتِ ، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا . (3)

تفسیر الطبریّ عن حکیم بن سعد :ذَکَرنا عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ علیه السلام عِندَ اُمِّ سَلَمَهَ ، قالَت : فیهِ نَزَلَت : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» . قالَت اُمُّ سَلَمَهَ : جاءَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله إلی بَیتی ، فَقالَ : لا تَأذَنی لِأَحَدٍ . فَجاءَت فاطِمَهُ علیهاالسلام ، فَلَم أستَطِع أن أحجُبَها عن أبیها ، ثُمَّ جاءَ الحَسَنُ علیه السلام ، فَلَم أستَطِع أن أمنَعَهُ أن یَدخُلَ عَلی جَدِّهِ واُمِّهِ ، وجاءَ الحُسَینُ علیه السلام ، فَلَم أستَطِع أن أحجُبَهُ . فَاجتَمَعوا حَولَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله عَلی بِساطٍ ، فَجَلَّلَهُم نَبِیُّ اللّهِ بِکِساءٍ کانَ عَلَیهِ ، ثُمَّ قالَ : «هؤُلاءِ أهلُ بَیتی ، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا» ، فَنَزَلَت هذِهِ الآیَهُ حینَ اجتَمَعوا عَلَی البِساطِ . قالَت : فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، وأنَا ؟ قالَت : فَوَاللّهِ ما أنعَمَ ، وقالَ : إنَّکِ إلی خَیرٍ . (4)

.

1- .البرمه : القِدر مطلقًا ، وهی فی الأصل المتّخذه من الحجر المعروف بالحجاز والیمن (النهایه : ج 1 ص 121 «برم») .
2- .کذا فی النسخه المطبوعه ، والظاهر أنَّ الأصحّ «تحملها» .
3- .تفسیر الطبری : ج 12 الجزء 22 ص 7 ، تفسیر ابن کثیر : ج 6 ص 409 ، شواهد التنزیل : ج 2 ص 104 ح 734 ، ذخائر العقبی : ص 57 نحوه ؛ بحار الأنوار : ج 35 ص 228 نقلاً عن أبی نعیم .
4- .تفسیر الطبری : ج 12 الجزء 22 ص 8 ، تفسیر ابن کثیر : ج 6 ص 410 ، شواهد التنزیل : ج 2 ص 134 ح 765 کلاهما نحوه .

ص: 235

تفسیر الطبری به نقل از ابو هریره، از امّ سلمه :فاطمه علیهاالسلام با دیگی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد که در آن، کاچی درست کرده بود و آن را بر طبقی حمل می کرد . فاطمه علیهاالسلام آن را در برابر پیامبر صلی الله علیه و آله نهاد . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «پسرعمو و دو پسرت کجایند؟» . فاطمه گفت : در خانه اند . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «آنها را صدا کن» . فاطمه نزد علی آمد و گفت : تو و دو پسرت ، [دعوت] پیامبر را اجابت کنید . پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که آنها را در حال آمدن دید ، دستش را دراز کرد تا عبایی را که بر بستر داشت ، بر گیرد . آن گاه عبا را پهن کرد و آنها را بر آن نشاند و سپس چهار طرف عبا را با دست چپ گرفت و آن را بر سر ایشان انداخت و با دست راست به درگاه پروردگارش اشاره کرد و فرمود : «اینان، اهل بیت اند . پس پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .

تفسیر الطبری به نقل از حکیم بن سعد :نزد امّ سلمه از علی بن ابی طالب نام بردیم . امّ سلمه گفت : آیه : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» در باره او (علی علیه السلام ) نازل شده است . امّ سلمه گفت : پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه من آمد و فرمود : «به هیچ کس اجازه ورود نده» . پس فاطمه علیهاالسلام آمد و من نتوانستم مانع از رفتن او نزد پدرش شوم . به دنبال او حسن علیه السلام آمد و نتوانستم از رفتن او نزد جدّ و مادرش جلوگیری کنم . آن گاه حسین علیه السلام آمد و جلوی او را نیز نتوانستم بگیرم . همه آنها بر گلیمی گرد پیامبر صلی الله علیه و آله حلقه زدند و پیامبر خدا عبایی را که بر دوش داشت ، بر آنها افکند و سپس فرمود : «اینان، اهل بیت من اند. خدایا! هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» . پس هنگامی که بر گلیم حلقه زده بودند، این آیه نازل شد . گفتم: ای پیامبر خدا! من چه؟ به خدا سوگند ، پیامبر صلی الله علیه و آله نفرمود : آری؛ بلکه فرمود : «تو در راه درست هستی» .

.


ص: 236

سنن الترمذی عن شهر بن حوشب عن اُمّ سلمه :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله جَلَّلَ عَلی الحَسَنِ والحُسَینِ وعَلِیٍّ وفاطِمَهَ علیهم السلام کِساءً ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وخاصَّتی ، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا . فَقالَت اُمُّ سَلَمَهَ : وأنَا مَعَهُم یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : إنَّکِ إلی خَیرٍ . (1)

مسند أبی یعلی عن شهر بن حوشب عن اُمّ سلمه :جاءَت فاطِمَهُ بِنتُ النَّبِیِّ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُتَوَرِّکَهً الحَسَنَ وَالحُسَینَ علیهماالسلام ، فی یَدِها بُرمهٌ لِلحَسَنِ علیه السلام فیها سَخینٌ (2) ، حَتّی أتَت بِهَا النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله ، فَلَمّا وَضَعَتها قُدّامَهُ قالَ لَها : أینَ أبُو الحَسَنِ ؟ قالَت : فِی البَیتِ ، فَدَعاهُ ، فَجَلَسَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وعَلِیٌّ وفاطِمَهُ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ علیهم السلام یَأکُلونَ . قالَت اُمُّ سَلَمَهَ : وما سامَنِیَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وما أکَلَ طَعاما قَطُّ إلّا وأنَا عِندَهُ إلّا سامَنیهِ قَبلَ ذلِکَ الیَومِ تَعنی ب «سامَنی» : دَعانی إلَیهِ فَلَمّا فَرَغَ التَفَّ عَلَیهِم بِثَوبِهِ ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ عادِ مَن عاداهُم ، ووالِ مَن والاهُم . (3)

.

1- .سنن الترمذی : ج 5 ص 699 ح 3871 ، مسند ابن حنبل : ج 10 ص 197 ح 26659 ، مسند أبی یعلی : ج 6 ص 290 ح 6985 ، تاریخ دمشق : ج 13 ص 204 ح 3183 و ج 14 ص 140 ح 3445 وکلّها نحوه .
2- .السّخینه : طعام یُتّخذ من الدقیق ، دون العصیده فی الرقّه وفوق الحساء (الصحاح : ج 5 ص 2134 «سخن») .
3- .مسند أبی یعلی : ج 6 ص 264 ح 6915 ، المطالب العالیه : ج 4 ص 75 ح 4005 نحوه ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 367 ح 8961 ، مجمع الزوائد : ج 9 ص 262 ح 14971 .

ص: 237

سنن الترمذی به نقل از شهر بن حوشب، از امّ سلمه :پیامبر صلی الله علیه و آله ، عبایی بر علی و حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام افکند و سپس فرمود : «بار خدایا! اینان، اهل بیت و خواصّ من اند . خدایا! هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» . گفت[م] : آیا من از ایشانم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «تو در راه درست هستی» .

سنن أبی یعلی به نقل از شهر بن حوشب، از امّ سلمه :فاطمه علیهاالسلام دخت پیامبر، نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد ، در حالی که حسن و حسین را بغل کرده بود و قابلمه ای کاچی برای حسن در دست داشت ، تا این که آن را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آورد و چون آن را در برابر ایشان نهاد، پیامبر به او فرمود : «ابو الحسن کجاست؟» . گفت: در خانه است . پیامبر صلی الله علیه و آله او را نیز صدا زد و پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه علی و فاطمه و حسن و حسین نشستند و به خوردن مشغول شدند . تا پیش از این روز هرگز سابقه نداشت که پیامبر ، غذایی بخورد و من نزد او نباشم و مرا نزد خود نخواند . پس چون از خوردن فارغ شد ، جامه خود را دور آنها پیچید و سپس فرمود : «خدایا! با هر که با ایشان دشمنی ورزد ، دشمنی ورز و هر که را آنها را دوست دارد ، دوست بدار» .

.


ص: 238

مسند ابن حنبل عن شَهرِ بنِ حوشب عن اُمّ سلمه :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ لِفاطِمَهَ علیهاالسلام : إیتینی بِزَوجِکِ وابنَیکِ ، فَجاءَت بِهِم ، فَأَلقی عَلَیهِم کِساءً فَدَکِیّا . قالَ : ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَیهِم ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ إنَّ هؤُلاءِ آلُ مُحَمَّدٍ ، فَاجعَل صَلَواتِکَ وبَرَکاتِکَ عَلی مُحَمَّدٍ وعَلی آلِ مُحَمَّدٍ إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ . قالَت اُمُّ سَلَمَهَ : فَرَفَعتُ الکِساءَ لِأَدخُلَ مَعَهُم ، فَجَذَبَهُ مِن یَدی وقالَ : إنَّکِ عَلی خَیرٍ . (1)

تفسیر الطبری عن شهر بن حوشب عن اُمّ سلمه :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عِندی وعَلِیٌّ وفاطِمَهُ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ علیهم السلام ، فَجَعَلتُ لَهُم خَزیرَهٌ (2) ، فَأَکَلوا وناموا ، وغَطّی عَلَیهِم عَباءَهً أو قَطیفَهً ، ثُمَّ قال : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی ، أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا . (3)

الأمالی للطوسی عن عبد اللّه بن مغیره مَولی اُمِّ سَلَمَهَ زَوجِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أنَّها قالَت :نَزَلَت هذِهِ الآیَهُ فی بَیتِها : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» أمَرَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن اُرسِلَ إلی عَلِیٍّ وفاطِمَهَ وَالحَسَنِ وَالحُسینِ علیهم السلام ، فَلَمّا أتَوهُ اعتَنَقَ عَلِیّا علیه السلام بِیَمینِهِ ، وَالحَسَنَ علیه السلام بِشِمالِهِ ، وَالحُسَینَ علیه السلام عَلی بَطنِهِ ، وفاطِمَهَ علیهاالسلامعِندَ رِجلِهِ ، فَقالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلی وعِترَتی فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا قالَها ثَلاثَ مَرّاتٍ . قُلتُ : فَأَنَا یا رَسولَ اللّهِ ؟ فَقالَ : إنَّکِ عَلی خَیرٍ إن شاءَ اللّهُ . (4)

.

1- .مسند ابن حنبل : ج 10 ص 228 ح 26808 ، المعجم الکبیر : ج 3 ص 53 ح 2664 ، مسند أبی یعلی : ج 6 ص 248 ح 6876 نحوه ، کنز العمّال : ج 13 ص 645 ح 37629 ؛ العمده : ص 33 ح 13 ، الطرائف : ص 125 ح 193 ، بحار الأنوار : ج 25 ص 242 ح 23 .
2- .الخزیره : مرقه ، وهی أن تصفَّی بُلاله النخاله ثمّ تطبخ (لسان العرب : ج 4 ص 237 «خزر») .
3- .تفسیر الطبری : ج 12 الجزء 22 ص 6 .
4- .الأمالی للطوسی : ص 263 ح 482 ، بحار الأنوار : ج 35 ص 209 ح 7 ؛ تاریخ دمشق : ج 14 ص 143 ح 3453 عن عبد اللّه بن معین مولی اُمّ سلمه .

ص: 239

مسند ابن حنبل به نقل از شهر بن حوشب، از امّ سلمه :پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه فرمود : «همسر و دو پسرت را نزد من بیاور». او آنها را آورد . پیامبر صلی الله علیه و آله ، عبای فدکی خود را بر آنها افکند و سپس دستش را روی آنها گذاشت و فرمود : «بار خدایا! اینان، خاندان محمّدند . درود و برکات خود را بر محمّد و خاندان محمّد بفرست، که تو ستوده و بزرگواری» . من عبا را کنار زدم تا همراه آنها در زیر آن جای گیرم ؛ ولی پیامبر صلی الله علیه و آله آن را از دست من کشید و گفت : «تو در راه درست هستی» .

تفسیر الطبری به نقل از شهر بن حوشب، از امّ سلمه :پیامبر صلی الله علیه و آله نزد من بود و علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام در خانه ما بودند . من برای آنان، سبوسابه (1) تهیّه دیدم . آنها غذا خوردند و خوابیدند . پیامبر صلی الله علیه و آله عبا یا قطیفه ای (مَلافه ای) را بر آنها کشید و سپس فرمود : «بار خدایا! اینان، اهل بیت من اند . هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .

الأمالی، طوسی به نقل از عبد اللّه بن مغیره، غلام امّ سلمه، در باره امّ سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله :این آیه : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» در خانه او نازل شده است . امّ سلمه گفت : پیامبر صلی الله علیه و آله به من دستور داد کسی را در پی علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام بفرستم . چون آمدند ، پیامبر صلی الله علیه و آله علی را با دست راست و حسن را با دست چپ و حسین را از جلو در آغوش گرفت و فاطمه را جلو پای خود نشاند و فرمود : «بار خدایا! اینان، خانواده و خاندان من اند. پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» . پیامبر صلی الله علیه و آله این سخن را سه بار تکرار کرد . گفتم : پس من چه ، ای پیامبر خدا؟ فرمود : «تو به خواست خدا در راه درست هستی» .

.

1- .واژه «سَخین» که در متن عربی حدیث آمده ، به معنای نوعی خورشت است که از سبوس خیسانده تهیّه می شود ؛ سَبوسابه .

ص: 240

مسند ابن حنبل عن عطاء بن أبی رباح :حَدَّثَنی مَن سَمِعَ اُمَّ سَلَمَهَ تَذکُرُ أنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ فی بَیتِها ، فَأتَتهُ فاطِمَهُ علیهاالسلام بِبُرمَهٍ فیها خَزیرَهٌ ، فَدَخَلَت بِها عَلَیهِ فَقالَ لَها : ادعی زَوجَکِ وَ ابنَیکِ ، قالَت : فَجاءَ عَلِیٌّ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ علیهم السلام فَدَخَلوا عَلَیهِ فَجَلَسوا یَأکُلونَ مِن تِلکَ الخَزیرَهِ ، وهُوَ عَلی مَنامَهٍ لَهُ عَلی دُکّانٍ (1) ، تَحتَهُ کِساءٌ لَهُ خَیبَرِیٌّ . قالَت : وأنَا اُصَلّی فِی الحُجرَهِ ، فَأَنزَلَ اللّهُ عز و جل هذِهِ الآیَهَ : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» . قالَت : فَأَخَذَ فَضلَ الکِساءِ فَغَشّاهُم بِهِ ، ثُمَّ أخرَجَ یَدَهُ فَأَلوی بِها إلَی السَّماءِ ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وخاصَّتی ، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا ، اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وخاصَّتی ، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وَطهِّرهُم تَطهیرا . قالَت : فَأَدخَلتُ رَأسِیَ البَیتَ فَقُلتُ : وأنَا مَعَکُم یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : إنَّکِ إلی خَیرٍ ، إنَّکِ إلی خَیرٍ . (2)

.

1- .الدکّان : الدکّه المبنیه للجلوس علیها (لسان العرب : ج 13 ص 157 «دکن») .
2- .مسند ابن حنبل : ج 10 ص 177 ح 26570 ، فضائل الصحابه : ج 2 ص 587 ح 994 وفیه «حریره» بدل «خزیره» و «حامتی» بدل «خاصتی» فی کلا الموضعین ، أسباب النزول : ص 369 ح 697 ، تاریخ دمشق : ج 13 ص 205 ح 3186 وفیهما «اللّهمّ هؤُلاء ... تطهیرا» مرّهً واحده ولم یتکرّر ؛ مجمع البیان : ج 8 ص 559 عن شهر بن حوشب ، المناقب للکوفی : ج 2 ص 161 ح 638 عن أبی لیلی الکندی وکلاهما نحوه .

ص: 241

مسند ابن حنبل به نقل از عطاء بن ابی رَباح :کسی که از امّ سلمه شنیده بود ، به من گفت که امّ سلمه گفته است که پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه او بود که فاطمه علیهاالسلام قابلمه ای آورد که در آن ، کاچی (1) بود و با آن، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید . پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : «همسر و دو پسرت را فرا بخوان» . امّ سلمه گفت : علی و حسن و حسین آمدند و بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شدند . آنها نشستند و از آن کاچی خوردند و این، در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله بر بسترش نشسته بود ، و این بستر بر سکّویی بود . عبایی خیبری زیر پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داشت . من در اتاق، نماز می خواندم که این آیه : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» نازل شد . پیامبر صلی الله علیه و آله باقی مانده این عبا را گرفت و آنها را با آن پوشاند . سپس دستش را بیرون آورد و با آن به آسمان ، اشاره کرد و فرمود : «بار خدایا! اینان، اهل بیت و خواصّ من اند . پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان. بار خدایا! اینان، اهل بیت و خواصّ من اند . پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» . من سرم را به درون خانه (حیاط) بردم و گفتم : آیا من هم با شما هستم ، ای پیامبر خدا؟ فرمود : «تو در راه درست هستی. تو در راه درست هستی» .

.

1- .در متن عربی حدیث ، «خَزیره» آمده است که یعنی : حریره گندم ؛ پوره گندم ؛ کاچی (ر . ک : منتهی الأرب : مادّه «خزر» ، لغت نامه دهخدا : واژه «خزیره») .

ص: 242

الخصال عن عمره بنت أفعی :سَمِعتُ اُمَّ سَلَمَهَ تَقولُ : نَزَلَت هذِهِ الآیَهُ فی بَیتی : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» ، قالَت : وفِی البَیتِ سَبعَهٌ : رَسولُ اللّهِ وجَبرَئیلُ ، ومیکائیلُ ، وعَلِیٌّ ، وفاطِمَهُ ، وَالحَسَنُ ، وَالحُسَینُ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم ، قالَت : وأنَا عَلی البابِ ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، أ لَستُ مِن أهلِ البَیتِ؟ قالَ : «إنَّکِ مِن أزواجِ النَّبِیِّ» ، وما قالَ : إنَّکِ مِن أهلِ البَیتِ . (1)

الإمام زین العابدین علیه السلام عَن اُمِّ سَلَمَهَ :نَزَلَت هذِهِ الآیَهُ فی بَیتی وفی یَومی ، کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عِندی فَدَعا عَلِیّا وفاطِمَهَ وَالحَسَنَ وَالحُسَینَ علیه السلام ، وجاءَ جَبرَئیلُ علیه السلام ، فَمَدَّ عَلَیهِم کِساءً فَدَکِیّا ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی ، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا . قالَ جَبرَئیلُ علیه السلام : وأنَا مِنکُم یا مُحَمَّدُ ؟ فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : وأنتَ مِنّا یا جَبرَئیلُ . قالَت اُمُّ سَلَمَهَ : فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، وأنَا مِن أهلِ بَیتِکَ ، وجِئتُ لِأَدخُلَ مَعَهُم ، فَقالَ : کونی مَکانَکِ یا اُمَّ سَلَمَهَ ، إنَّکِ إلی خَیرٍ ، أنتِ مِن أزواجِ نَبِیِّ اللّهِ . فَقالَ جَبرَئیلُ علیه السلام : اِقرَأ یا مُحَمَّدُ : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» فِی النَّبِیِّ وعَلِیٍّ وفاطِمَهَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ علیهم السلام . (2)

.

1- .الخصال : ص 403 ح 113 ، الأمالی للصدوق : ص 559 ح 746 ، تفسیر الفرات : ص 334 ح 454 عن أبی سعید نحوه ، بحار الأنوار : ج 35 ص 209 ح 9 ؛ تاریخ دمشق : ج 14 ص 145 ح 3455 ، مناقب علیّ بن أبی طالب علیه السلام لابن مردویه : ص 303 ح 483 و کلاهما نحوه .
2- .الأمالی للطوسی : ص 368 ح 783 عن علیّ بن علیّ بن رزین عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 35 ص 208 ح 6 .

ص: 243

الخصال به نقل از عمره دختر افعی :از امّ سلمه که خدا از او خشنود باد شنیدم که می گفت : آیه : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» در خانه من نازل شد و این در حالی بود که هفت نفر در خانه بودند : پیامبر خدا، جبرئیل ، میکائیل ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین که درودهای خدا بر آنان باد . من بر درِ خانه بودم . گفتم : ای پیامبر خدا! آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟ پیامبر فرمود : «تو از همسران پیامبری» ؛ ولی نفرمود : تو در شمار اهل بیت هستی .

امام زین العابدین علیه السلام به نقل از امّ سلمه :این آیه در خانه من و در روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه من بود، نازل شد . پیامبر صلی الله علیه و آله نزد من بود که علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند . جبرئیل علیه السلام هم آمد و پیامبر صلی الله علیه و آله عبای فدکی را بر آنها گستراند و سپس فرمود : «پروردگارا! اینان، اهل بیت من اند . خدایا! هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» جبرئیل علیه السلام گفت : ای محمّد ! آیا من هم از شمایم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «تو نیز از مایی ، ای جبرئیل!» . گفتم: ای پیامبر خدا! من هم از اهل بیت تو ام . آن گاه پیش رفتم تا در کنار آنها باشم . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «در جای خود باش ، ای امّ سلمه! تو به سویی درست ، روانی . تو از همسران پیامبر خدایی» . جبرئیل علیه السلام گفت : ای محمّد! بخوان : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» ، و این آیه، در حقّ پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام است .

.


ص: 244

1 / 1 2عائِشَهُصحیح مسلم عن عائِشَهَ :خَرَجَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله غَداهً وعَلَیهِ مِرطٌ مُرَحَّلٌ (1) مِن شَعرٍ أسوَدَ ، فَجاءَ الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ فَأَدخَلَهُ ، ثُمَّ جاءَ الحُسَینُ فَدَخَل مَعَهُ ، ثُمَّ جاءَت فاطِمَهُ فَأَدخَلَها ، ثُمَّ جاءَ عَلِیٌّ فَأَدخَلَهُ ، ثُمَّ قالَ : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» . (2)

الأمالی للصدوق عن العوّام بن حوشب عن التّیمی :دَخَلتُ عَلی عائِشَهَ فَحَدَّثَتنا أنَّها رَأت رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله دَعا عَلِیّا وفاطِمَهَ وَالحَسَنَ وَالحُسَینَ علیهم السلام ، فَقالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا . (3)

تاریخ دمشق عن جمیع بن عمیر (4) :تاریخ دمشق عن جمیع بن عمیر (5) : دَخَلتُ مَعَ اُمّی عَلی عائِشَهَ ، قالَت : أخبِرینی کَیفَ کانَ حُبُّ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ ؟ فَقالَت عائِشَهُ : کانَ أحَبَّ الرِّجالِ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، لَقَد رَأَیتُهُ وقَد أدخَلَهُ تَحتَ ثَوبِهِ ، وفاطِمَهَ وحَسَنا وحُسَینا ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی ، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرا . قالَت : فَذَهَبتُ لِاُدخِلَ رَأسی فَدَفَعَنی ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، أوَلَستُ مِن أهلِکَ ؟ قالَ : إنَّکِ عَلی خَیرٍ ، إنَّکِ عَلی خَیرٍ . 6

.

1- .مِرط مُرحَّل: إزار خزٍّ فیه عَلَم، وسمّی مُرَحَّلاً لِما علیه من تصاویر رَحْل وما ضاهاه (لسان العرب : ج 11 ص 278 «رحل») .
2- .صحیح مسلم : ج 4 ص 1883 ح 2424 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 159 ح 4707 نحوه ، السنن الکبری : ج 2 ص 212 ح 2858 ، الإقبال : ج 2 ص 350 ، الطرائف : ص 123 ح 187 ، بحار الأنوار : ج 21 ص 281 .
3- .الأمالی للصدوق : ص 559 ح 747 ، بحار الأنوار : ج 35 ص 210 ح 10 .
4- .فی تاریخ دمشق «عمیر بن جمیع» وهو تصحیف ، وأثبتنا الصواب الموافق لما فی باقی المصادر ، والذی ضبطه ابن حجر فی تهذیب التهذیب : ج 1 ص 449 الرقم 1139 بقوله: «جمیع بن عمیر التیمیّ الکوفیّ» روی عن عائشه ، وروی عنه العوّام بن حوشب .
5- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 260 ، تفسیر الثعلبی : ج 8 ص 43 ، شواهد التنزیل : ج 2 ص 62 ح 684 کلاهما عن مجمع و ص 61 ح 482 ؛ مجمع البیان : ج 8 ص 559 ، العمده : ص 40 ح 23 کلاهما عن مجمع وکلّها نحوه .

ص: 245



1 / 1 - 2 عایشه
1 / 1 2عایشهصحیح مسلم به نقل از عایشه :پیامبر صلی الله علیه و آله بامدادان [از اتاقش] بیرون رفت ، در حالی که پوشش پشمی نقشداری از موی سیاه ، بر تن داشت . پس حسن بن علی آمد و پیامبر صلی الله علیه و آله او را در زیر آن جای داد . به دنبال او ، حسین آمد که پیامبر صلی الله علیه و آله او را نیز در زیر آن جای داد . در پی او فاطمه آمد که پیامبر صلی الله علیه و آله او را نیز در زیر پوشش خود جای داد و سرانجام، علی آمد که پیامبر صلی الله علیه و آله او را نیز در زیر پوشش خود جا داد و سپس فرمود : «خداوند، خواسته است پلیدی را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» .

الأمالی، صدوق به نقل از عوّام بن حوشب، از تیمی :بر عایشه وارد شدم و او به ما گفت که پیامبر خدا را دیده است که علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فرا خوانده و فرموده است : «بار خدایا! اینان، اهل بیت من اند . پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .

تاریخ دمشق به نقل از جمیع بن عمیر :با مادرم بر عایشه وارد شدیم . مادرم گفت : به من بگو علاقه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نسبت به علی چگونه بود؟ عایشه به او گفت : او در میان مردان ، محبوب ترین کس نزد پیامبر خدا بود . من دیدم که او را به همراه فاطمه و حسن و حسین، زیر جامه خود گرفت و سپس فرمود: «خدایا! اینان، اهل بیت من اند . خدایا! هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» . من هم پیش رفتم تا سرم را زیر جامه کنم ؛ ولی پیامبر صلی الله علیه و آله مرا پس زد . گفتم : ای پیامبر خدا! آیا من از اهل بیت تو نیستم؟ فرمود : «تو در راه درست هستی . تو در راه درست هستی» .